Page 21 - chaharfasl Berlin
P. 21
ادبــی
دنیقاشن گترشدهاینروزهکامی
دنیا قشنگتر شده این روزها کمی در من دوباره زنده شده یاد مبهمی
یعنی زیاد یعنی ه مسنگ عالمی گفتم کمی؟ نه! خیلی -یک کم برای من
من قانعم به بر ِگ گلی ،قطره شبنمی دریا کجا و باغ کجا؟ سهم من کجا؟
احساس م یکنی که دلیری ،که ُرستمی ای عشق چیستی تو که هر گاه میرسی
مثل اصول منطق و برهان ،مس ّلمی مثل اساس فلسفه و فقه ،مبهمی
همچون بساط بادهفروشان ،فراهمی ه مچون جمال پردهنشینان ،مح ّجبی
کمتر نبود از برهوت ،از جهنمی حق داشت آدم ،آخر ب یعشق آن بهشت
قصری پر از فرشته و دیوار محکمی؟ با سیب سرخ وسوسه ،پرهیز و ل بگزه
باید درود گفت به شیطان به آدمی! باید مجال داد به خواهش ،به وسوسه
بهروز یاسمی
21 www.chaharfasl.de