Page 17 - Chaharfasl
P. 17
***
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردنست ***
از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست
روز ستاره تا سحر تیره به آه کردنست آری قمر امشب به خدا تا سحر اینجاست
متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان آهسته به گوش فلک از بنده بگوئید
چشمت ندود این همه یک شب قمر اینجاست
حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردنست
آری قمر آن قمری خوشخوان طبیعت
چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رونهیم آن نغمه سرا بلبل باغ هنر اینجاست
شمعیکهبهسویشمنجا نسوختهازشوق
اینهم از آب و آینه خواهش ماه کردنست پروانه صفت باز کنم بال و پر اینجاست
تنها نه من از شوق سر از پا نشناسم
نو گل نازنین من تا تو نگاه می کنی یک دسته چو من عاشق بی پا و سر اینجاست
هر ناله که داری بکن ای عاشق شیدا
لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست جائی که کند ناله عاشق اثر اینجاست
مهمان عزیزی که پی دیدن رویش
ماه عباد تست و من با لب روزه دار ازین همسایه همه سرکشد از بام و در اینجاست
ساز خوش و آواز خوش و باده دلکش
قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردنست آی بیخبر آخر چه نشستی خبر اینجاست
ای عاشق روی قمر ای ایرج ناکام
لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن برخیز که باز آن بت بیداد گر اینجاست
آن زلف که چون هاله به رخسار قمر بود
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردنست بازآمده چون فتنه دور قمر اینجاست
ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید
غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست
سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردنست ***
از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند
این هم اگر چه شکوه شحنه به شاه کردنست
عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من
رو به حریم کعبه لطف اله کردنست
گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی
پرسشحالدوستان گاهبه گاه کردنست
بوسه تو به کام من کوه نورد تشنه را
کوزه آب زندگی توشه راه کردنست
خود برسان به شهریار ای که در این محیط غم
بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست
«شهریار»
***
17 www.chaharfasl.de