Page 25 - chaharfasl Berlin
P. 25

‫ادبــی‬

‫بفشارمودرواژهتومختصرمکن‬

‫زان چشم سیه گوشه‌ی چشمی دگرم کن بیخودتر از اینم کن و از خود به درم کن‬
‫یکجرعهچشاندیبهمنازعشقتومستم یک جرعه‌ی دیگر بچشان‪ ،‬مست‌ترم کن‬
‫شوق سفرم هست در اقصای وجودت لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن‬
‫دارم سر پرواز در آفاق تو‪ ،‬ای یار یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن‬
‫عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری از صافی عشقم ده و عین هنرم کن‬
‫صددانهبهدلدارمویکگلبهسرمنیست باران من خاک شو و بارورم کن‬
‫پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه تا لذت آغوش بدانی‪ ،‬خبرم کن‬
‫شرح من و او را ببر از خاطر و در بر بفشارم و در واژه‌ی تو‪ ،‬مختصرم کن‬

‫حسین منزوی‬

‫‪25‬‬  ‫‪www.chaharfasl.de‬‬
   20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   30